برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 18
"من در تردید بین شیرینی زنده شدن و تلخی مرگی که باز انتظارم را می کشید بودم، که او با دست هایش که از جنس دوست داشتن بودند مرا از اعماق مرگ به سطح زندگی آورد
و من عاشق شدم."
برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 26
برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 26
من درباره ى تو به آن ها نگفتم
اما تو را ديدهاند كه در چشمانم شنا مى كنى
من درباره ى تو به آن ها نگفتم
اما تو را در كلمات نوشته شدهام ديدهاند
عطر عشق نمى تواند پنهان بماند...
برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 26
برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 39
دلتنگم
لبخند دروغکی چرا؟
خوب نیستم
مثل قرصی که نیمه شب، بدون آب گیر میکند
گیر کردهام در گلوی زندگی
کاش میتوانستم راحت حرف بزنم
چیزی بگویم از دلتنگی
برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 77
دلم تا برایت تنگ میشود
نه شعر میخوانم
نه ترانه گوش میدهم
نه حرفهایمان را تکرار میکنم
دلم تا برایت تنگ میشود
مینشینم
اسمت را
مینویسم
مینویسم
مینویسم
بعد میگویم
این همه او
پس دلتنگی چرا؟
دلم تا برایت تنگ میشود
میمِ مالکیت به آخرِ اسمت اضافه میکنم
و باز عاشقت میشوم
برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 71
گیرم اندوه تو خواب است و نگاه تو خیال
پس دلم منتظر کیست عزیز این همه سال؟
پس دلم منتظر کیست که من بی خبرم؟
که من از آتش اندوه خودم شعله ورم؟
برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 115
برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 106
برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 114